چند روزی گذشت. گرگ گرسنه شد و با خیال آسوده به سراغ گاو حنایی رفت.
گاو مشغول علف خوردن بود، گرگ دور گاو چرخی زد و گفت: خوب حالا نوبت تو است که کشته شوی!
گاو حنایی با حسرت به آسمان نگاه کرد و گفت: همان روزی کشته شدم که تو آن گاو سفید را کشتی!
به خاطر همین مساله است که همه پیامبران خدا مردم را به وحدت و هم دلی سفارش میکردند؛
چرا که ميدانستند تنها راه غلبه بر اين گرگصفتان اتحاد و همدلي بين اقشار مختلف جامعه است و خداوند نيز اتحاد را بهترين راه سعادت و خوشبختي ميداند
و لذا محوري جهت ايجاد اتحاد معرفي ميکند که همان اطاعت از يک خداست که نتیجه اين اطاعت همان اتحاد و همدلي خواهد بود.
خداوند ميفرمايد: «آیینى را براى شما تشریع کرد که به نوح توصیه کرده بود و آنچه را بر تو وحى فرستادیم
و به ابراهیم و موسى و عیسى سفارش کردیم این بود که: دین را برپا دارید و در آن تفرقه ایجاد نکنید.»[۱]
واقعاً نیز همینگونه است؛ تا وقتی که وجه مشترک همه انسانها خدا باشد و همه به فکر رضایت و بندگی او باشند،
هیچکسی نمیتواند بین آنها تفرقه ایجاد کند؛ ولی زمانی که شخصی منافع خودش را در ایجاد تفرقه ببیند و برای ايجاد تفرقه تفاوت در رنگ یا تفاوت در اعتقادات فرعی يا تفاوت در زبان را بهانه قرار داده و بر تبل اختلاف بکوبد، میتواند بین مردم اختلاف ایجاد کند.